تجزیه‌ و تحلیل اثر سبک رهبری خدمتگزار و رفتارسازمانی مثبت‌گرا بر عملکرد شغلی کارکنان در سازمان‌های آموزشی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار، گروه مدیریت دولتی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.

2 استاد، گروه مدیریت بازرگانی، دانشکده اقتصاد،مدیریت و علوم اداری، دانشگاه سمنان، ایران.

3 کارشناسی ارشد مدیریت دولتی ، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.

4 کارشناسی ارشد مدیریت دولتی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.

10.22098/pbeo.2025.14746.1043

چکیده

زمینه و هدف: امروزه بکارگیری سبک رهبری خدمتگزار و رفتار سازمانی مثبت‌گرا از طریق رویکردهای اخلاقی بر عملکرد شغلی فردی و سازمانی مؤثر می‌باشند. در این راستا هدف پژوهش حاضر تجزیه‌و‌تحلیل اثر سبک رهبری خدمتگزار و رفتارسازمانی مثبت‌گرا بر عملکرد شغلی کارکنان در سازمان‌های آموزشی است.
روش: پژوهش کنونی از نظر ماهیت داده‌ها، پژوهشی کمی، و از نظر گردآوری داده‌ها پژوهشی توصیفی-پیمایشی از نوع مقطعی بوده و از نظر هدف، پژوهشی کاربردی است. جامعه‌ی آماری این پژوهش مدیران و کارکنان مؤسسات آموزش عالی غیرانتفاعی شهر تهران به تعداد 395 نفر بوده و حجم نمونه آماری بر اساس تخمین فرمول کوکران، 195 نفر است. همچنین، روش نمونه‌گیری غیراحتمالی و در دسترس است. همچنین، ابزار جمع‌آوری داده‌ها پرسشنامه‌ای 41 گویه‌ای‌ متشکل از پرسشنامه رهبری خدمتگزار از پترسون و همکاران (2005)، پرسشنامه رفتارسازمانی مثبت‌گرا از لوتانز و یوسف (2007)، و پرسشنامه عملکرد شغلی کارکنان از کوپمنز (2011) بوده که جهت تجزیه‌وتحلیل داده‌ها و اطلاعات جمع‌آوری‌شده از روش مدل‌سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم‌افزارهای 22 SPSS و LISREL کمک گرفته شده است.
یافته‌ها: یافته‌های پژوهش نشان داد که سبک رهبری خدمتگزار با ضریب تی به مقدار 25/8 و ضریب استاندارد 61/0 بر عملکرد شغلی کارکنان اثر معناداری دارد؛ همچنین، رفتارسازمانی مثبت‌گرا با ضریب تی به مقدار 76/7 و ضریب استاندارد 83/0 بر عملکرد شغلی کارکنان اثر معناداری دارد. یافته‌ها نشان می‌دهد که رفتارسازمانی مثبت‌گرا نسبت به رهبری خدمتگزار اثر معنادارتری بر عملکرد شغلی کارکنان دارد.
نتیجه‌گیری: رهبران خدمتگزار و رفتار سازمانی مثبت‌گرا از طریق توانمندسازی کارکنان، اولویت‌بندی در رفع نیازهای آن‌ها و برانگیختن پتانسیل کاملشان برای افراد خود سطوح حمایتی مثبتی را ایجاد کرده، که این امر موجب ارتقاء سطوح عملکرد شغلی کارکنان و سازمان می‌شود.

کلیدواژه‌ها